اشتباهات رایج در زبان فرانسه – قسمت بیست و پنجم
خرداد ۲۵, ۱۴۰۰
Le Dragon qui voulait se faire des amis
خرداد ۲۵, ۱۴۰۰

مکالمه : شب جشن در زبان فرانسه

در محتوی آموزشی امروز، متن فرانسوی، ترجمه فارسی و فایل صوتی مکالمه ای ساده به زبان فرانسه که درمورد مواد غذایی و آشپزی صورت می گیرد را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.

برای بهره مندی بهتر از این محتوی آموزشی، به دستورالعمل های داده شده در حین انجام تمرین، توجه نمایید

دانلود فایل صوتی

همزمان با گوش کردن به فایل صوتی، متن را نگاه کرده و لغات جدید را یادداشت کنید و مترادف آن را پیدا کنید.

 

Soir de fête

شب جشن

شنبه صبح، در خانه  Un samedi matin, à la maison
شوهر: عزیزم امروز جشن توست و من آشپزی می کنم، جک و لورا امشب برای شام می آیند    Le mari : Ma chérie, aujourd’hui c’est ta fête et c’est moi qui fais la cuisine; Jacques et Laura viennent dîner ce soir
زن : لطف داری، لورا و من، امروز بعد از ظهر می خواهیم برویم موزه هنر مدرن را ببینیم. صبح  با هم میرویم خرید کنیم، تو هم میایی؟La femme : Ça, c’est gentil : Laura et moi, on veut aller visiter le musée d’Art moderne cet après-midi. On va faire les courses ensemble ce matin, tu veux ?
شوهر: نه، من خودم کارها را انجام می دهم. برو با لورا نهار بخور … روز خوبی داشته باشی عزیزم Le mari : Non, je vais me débrouiller tout seul. Va déjeuner avec Laura … passe une belle journée, ma chérie !
کمی بعد Un peu plus tard
شوهر: خب. من هر چیزی که نیاز هست را دارم: صدف ها، لیمو ها، گوشت گاو، سس ها، سالاد سبز،  Le mari : Bon. J’ai tout ce qu’il faut : les huîtres, les citrons, la viande de bœuf, les sauces, l’huile, la salade verte,
چند نوع پنیر و برای دسر، بستنی شکلاتی و بیسکوییت… Plusieurs fromages et pour le dessert, de la glace au chocolat et des biscuits …
آخ! نان و شراب قرمز و سفید کم دارم.   بعد از بازی فوتبال می روم Ah ! il manque le pain et le vin, du rouge et du blanc. J’irai tout à l’heure après le match de foot.
یک بعد از ظهر خوب جلوی تلویزیون و  همه هم خوشحال هستند    

Une bonne après-midi devant la télé et tout le monde est content …

پایان بعد از ظهر En fin de l’après-midi
شوهر : خب عزیزم، موزه چطور بود؟

Le mari : Alors ma chérie, le musée ?

زن : عالی، باید می آمدی. آثار هنری کالدر بود که من نمی شناختم…La femme : Super, tu aurais dû venir. Il y a des œuvres de Calder que je ne connaissais pas …
تو چطور عزیز بیچاره من، تو روزت را در آشپزخانه گذراندی؟

Et toi mon pauvre chérie, tu as passé la journée dans la cuisine ?

شوهر: نه اصلا، سوپر مارکت رفتم بعد بازی نانت-مارسی را نگاه کردم، بازی خیلی خوبی بود، و بعدش،صدف ها را باز کردم Le mari : Pas du tout, je suis allé au supermarché, puis j’ai regardé Nantes-Marseille à la télé- un très beau match- et après, j’ai ouvert les huîtres
زن:  به به ،خیلی دوستش دارم، دیگه چی درست کردی؟

La femme : Hmm, j’adore ça ! et qu’est-ce que tu as préparé d’autre ?

شوهر: خب، امشب fondue bourguignonne با سس زیاد و سالاد سبز می خوریم Le mari : Eh bien, ce soir, on mange une fondue bourguignonne, avec plein de sauces et une salade verte
زن: بد نیست! و برای دسر؟ تارت؟

La femme : Pas mal ! et comme dessert ? une tarte ?

شوهر: نه، بستنی شکلاتی با بیسکوئیت  Le mari : Non, une glace au chocolat avec des biscuits
زن: بالاخره خوب از پسش برآمدی، از این به بعد بیشتر غذا رادرست خواهی کردLa femme : Finalement, tu te débrouilles très bien ; tu vas préparer souvent les repas
شوهر: ای وای، یادم رفت نان و شراب بخرم. الان می روم،مغازه ها هنوز باز هستند …Le mari : Zut, j’ai oublié d’acheter le pain et le vin. J’y vais, les magasins sont encore ouverts …
زن: زود باش، لورا و جک به زودی می رسند

La femme : Dépêche-toi, Laura et Jacques vont bientôt arriver !

 

 

مجددا فایل صوتی را اجرا کرده و همزمان برای تلفظ صحیح تر تکرار کنید. برای نتیجه بهتر سعی کنید، مکالمه را حفظ نموده و بارها و با صدای بلند تکرار نمایید.

هدف از ارائه این مطالب، تسهیل آموزش مجازی یا آنلاین زبان فرانسه برای شما همراهان انستیتو میلاد می باشد که امیدواریم محتوی ارائه شده، کمک حال شما زبان دوستان گرامی در آموزش زبان فرانسه باشد.

 

ترجمه، تهیه و تنظیم : الهام نورکیهانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.