صرف فعل suivre
اسفند ۱۱, ۱۴۰۰
نقل قول-مهربانی جای دوستی
اسفند ۱۱, ۱۴۰۰

نقد فیلم فرانسوی عشق

فیلم عشق (به زبان فرانسه Amour) به کارگردانی و نویسندگی میشائیل هانکه (به زبان انگیسیMichael Haneke) محصول کشور فرانسه در سال ۲۰۱۲ می باشد.بازیگران این فیلم فرانسوی، امانویل ریوا (به زبان فرانسه Emmanuelle Riva ) در نقش “ان” (به زبان انگلیسی Anne) و ژان لویی ترینتینان (به زبان فرانسه Jean-Louis Xavier Trintignant ) در نقش جورج، همسر ا”ن” به ایفای نقش پرداخته اند. داستان فیلم، روایتی دردناک از زندگی یک زوج سالمند و عاشق است. “ان”، بعد از سکته مغزی قدرت تحرک و پس از مدتی قدرت تکلم خود را از دست می دهد و حالا همسرش جورج از او مراقبت می کند.

این فیلم فرانسوی برنده نخل طلا (به زبان فرانسه Palme d’Or) از جشنواره کن ۲۰۱۲ شد. همچنین توانست جایزه بهترین فیلم خارجی ازجشنواره گلدن گلوب و اسکار ۲۰۱۳ را کسب نماید.  جالب است بدانید که داریوش خنجی فیلمبردار این فیلم اصلیت ایرانی- فرانسوی دارد.

بررسی جنبه های مختلف فیلم

  • همه ی ما تنهاییم

هانکه این موضوع را در جای جای فیلم خود به ما می فهماند، چه آنجا که مرد قبل از خفه کردن همسرش برایش داستانی از کودکی اش تعریف می کند : “هنگامی که در قرنطینه بوده مادرش از پشت شیشه برایش دست تکان میداده و او تنها درد می کشیده”، چه زن که دارد به تنهایی جان می دهد و همسرش کسی که سال ها همراه و حتی هم حرفه اش بوده و زندگی عاشقانه ای داشتند فقط به فکر خودش است. این موضوع را می توان از خوابی که یک شب مرد می بیند فهمید. چرا که در خواب می بیند کسی از پشت در حال خفه کردن اوست. اگر کمی دقت کنید خواهید دریافت که آن دست همسرش است، او گمان می کند که زن دارد زندگی او را می گیرد. و حتی دختر خانواده بیشتر از آنکه به فکر مادرش باشد به فکر زندگی خودش است. این را می توانیم از اولین صحنه ای که مرد با دخترش صحبت می کند بفهمیم، آخرین موضوعی که دختر در موردش صحبت می کند، مادرش است. و یا سکانسی که مادر در بستر درد می کشد اما دختر در حال شرح دادن ماجرای خرید خانه و وام گرفتن است.

  • مرگ در یک لحظه سر می رسد

مرگ در یک لحظه میرسد و در خانه را می شکند، که در صحنه ی ابتدایی فیلم به خوبی به آن پرداخته شده. هنگامی که “ان” به همسرش می گوید: تصور کن ما توی تختمون دراز کشیدیم و یک نفر در رو بشکنه و بیاد تو” دقیقا هنگامی که “ان” می میرد همین اتفاق توسط آتش نشان ها رخ می دهد.

ملاقات شما یک میان پرده زیباست

به طور معمول آدم ها وقتی دچار درد و مشکل می شوند لذت های زندگی را از خود سلب می کنند و دیگر از خوشی های کوچک زندگی لذت نمی برند. و با فکر کردن یا حرف زدن درمورد آن مشکل، هم خود و هم اطرافیانشان را اذییت می کنند. اما در یکی از سکانس های فیلم که الکساندر یکی از شاگردان “ان” به آنها سر میزند “ان” از او می خواهد که درمورد بیماریش صحبت نکند، چون به نظرش ملاقات کردن الکساندر یک میان پرده زیباست، که می خواهد ازش لذت ببرد نه اینکه با حرف زدن راجع به بیماریش او و خودش را نارحت کند و از او می خواهد که قطعه بگتل در سل مینور که سال ها قبل به الکساندر یاد داده را برایش بنوازد و از حضور او و نوازندگیش لذت ببرد.

تو گاهی اوقات هیولای مهربانی هستی

دیالوگی بسیار تامل برانگیز که در یکی از سکانس ها ان به همسرش می گوید. و در طول فیلم این قضیه خود را نمایان می کند. مردی بسیار مهربان و عاشق، که با صبر و حوصله از همسرش پرستاری می کند، پرستاری که با “ان” خوش رفتارنیست را اخراج می کند، به قولی که به همسرش داده (او را دیگر به بیمارستان نبرد ) وفادار است، و از آن طرف مردی خشن و بی رحم می بینیم که وقتی “ان” به طور تصادفی لامپی را می شکند جرج با عصبانیت سر او داد میزند، یا وقتی که “ان” دیگر آب و غذا نمی خورد مرد به او سیلی میزند، و البته چند ثانیه بعد هم از رفتارش پشیمان می شود و بعد هم اوج داستان که “ان” را خفه می کند.

آیا واقعا جورج از سر عشقش او را خفه می کند که نمی خواهد بیشتر از این درد بکشد؟ یا به خاطر خودش می کشد، چون دیگر از این اوضاع خسته شده است؟ از نظر من نظریه اول درست است. این موضوع را از روی کبوتری که به خانه شان می آید می توان فهمید. اولین باری که کبوتر به خانه آنها می آید، خودش پرواز می کند و می رود. ولی برای بار دوم که می آید جورج او را می کشد یا به قول خودش آزاد می کند. اینجا دقیقا همان جایی است که از نظر جورج، جای کبوتر در اینجا نیست و جای همسرش که در حال درد کشیدن هم هست همینطور،  و البته درست هم می گوید. در دنیایی که عزیزترین کسانت حتی فرزندانت تو را تنها می گذارند، و وقتی دیگر مثل قبل نیستی، رهایت می کنند و مشکلات خودشان را در اولویت قرار می دهند، دیگر جای ماندن نیست حتی برای یک کبوتر …

نوشته شده توسط : غزل وحدتی

2 Comments

  1. سمیه گفت:

    خیلی نقد جالبی بود! خیلی مچکرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.