اشتباهات رایج در زبان فرانسه -قسمت هشتادو سوم
شهریور ۱۵, ۱۴۰۱
le jardinier et ses maîtresses
شهریور ۱۵, ۱۴۰۱
اشتباهات رایج در زبان فرانسه -قسمت هشتادو سوم
شهریور ۱۵, ۱۴۰۱
le jardinier et ses maîtresses
شهریور ۱۵, ۱۴۰۱

مکالمه- کودکی مادر بزرگ فرانسوی

در محتوی آموزشی امروز، متن فرانسوی، ترجمه فارسی و فایل صوتی مکالمه ای ساده به زبان فرانسه که درمورد کودکی مادر بزرگ صورت می گیرد را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.

برای بهره مندی بهتر از این محتوی آموزشی، به دستورالعمل های داده شده در حین انجام تمرین، توجه نمایید

دانلود فایل صوتی

 

همزمان با گوش کردن به فایل صوتی، متن را نگاه کرده و لغات جدید را یادداشت کنید و مترادف آن را پیدا کنید.

 

Avant, c’était différent ?

گذشته ها، متفاوت بود؟

  

دامین: مامان بزرگ، وقتی بچه بودی،تلفن همراه داشتی؟Damien : Mamie, tu avais un téléphone mobile, quand tu étais petite ?
مادربزرگ: تلفن همراه؟ عزیز من، من هیچ تلفنی نداشتم!

La grand-mère : Un téléphone mobile ? mon chéri, je n’avais pas de téléphone du tout !

دامین: تلفن نداشتی؟

Damien : Tu n’avais pas de téléphone ?

مادر بزرگ: نه …پدر و مادرم در یک دهکده زندگی می‌کردند، در آن زمان رایج بود

La grand-mère : Eh non … mes parents habitaient dans un petit village et c’était courant, à l’époque.

دامین: آخه چطور امکان دارد؟

Damien : Mais comment c’était possible ?

مادر بزرگ: مردم مثل زمان الان زندگی نمی‌کردند. به خانه هم می‌رفتیم، تعطیلات کمتری هم داشتیم.

La grand-mère : Les gens n’avaient pas la même vie que maintenant. On allait les uns chez les autres, on avait moins de vacances aussi.

دامین: تلویزیون تماشا می‌کردی؟

Damien : Tu regardais la télévision ?

مادر بزرگ: نه، پدر،مادرم تلویزیون نداشتند… اما یادم می ‌آید که رادیو گوش می‌دادیم

La grand-mère : Non, mes parents n’avaient pas la télévision… mais je me souviens qu’on écoutait la radio.

یک رادیو بزرگ بود. همیشه صداهایی که از آن بیرون می‌آمد من را تحت تاثیر قرار می‌دادC’était un gros poste de radio. Cela m’impressionnait toujours d’entendre les voix qui sortaient de cette machine
انقدر بچه بودم که نمی‌فهمیدم رادیو چطوری کار می‌کند

J’étais trop petite pour comprendre comment ça fonctionnait.

دامین: من اصلا زندگی بدون تلویزیون را نمی‌توانم تصور کنم!

Damien : Je ne peux pas imaginer la vie sans télé !

مادر بزرگ: عزیزم می‌دانی، مثل الان تلویزیون نمی‌دیدیم… موقع شام، صحبت می‌کردیم،بحث می‌کردیم، بعد، ورق بازی می‌کردیم، کتاب می‌خواندیم… 

La grand-mère : Tu sais, mon chéri, on ne regardait pas la télévision comme maintenant. Pendant les dîners, on parlait, on discutait, et après, on jouait aux cartes, on lisait…

دامین: اگر کنسول بازی نداشتی، چطوری بازی می‌کردی؟

Damien : Tu jouais comment, si tu n’avais pas de console de jeux ?

مادر بزرگ: عزیزم، منم مثل تو، دوست های زیادی داشتم! مثل  دیوانه ها خوش می‌گذراندیم. بیرون، در خیابان، بازی می‌کردیم.

La grand-mère : Mais mon chéri, comme toi, j’avais beaucoup d’amis ! on s’amusait comme des fous. On jouait dehors, dans la rue.

می‌دانی، مثل الان زیاد ماشین نبود. به هر طرف می‌دویدیم.با پدر، مادرهایمان شوخی می‌کردیم، خلاصه واقعا بچگی کردیم.

Tu vois, il n’y avait pas toutes les voitures de maintenant. On courait dans tous les sens. On faisait des farces à non parents, bref on était des enfants !

 

مجددا فایل صوتی را اجرا کرده و همزمان برای تلفظ صحیح تر تکرار کنید. برای نتیجه بهتر سعی کنید، مکالمه را حفظ نموده و بارها و با صدای بلند تکرار نمایید.

 

هدف از ارائه این مطالب، تسهیل آموزش مجازی یا آنلاین زبان فرانسه برای شما همراهان انستیتو میلاد می باشد که امیدواریم محتوی ارائه شده، کمک حال شما زبان دوستان گرامی در آموزش زبان فرانسه باشد.

 

 

ترجمه، تهیه و تنظیم : الهام نورکیهانی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *